هر بار که کار جدیدی را شروع می کنید، نخستین و مهم ترین  تصمیم شما این است که چه کسی(کسانی) را به عنوان شریک خود بپذیریدو انتخاب شرکای اول مثل انتخاب شریک زندگی در زمان عقد و ازدواج است؛ هر گونه تضاد و ناسازگاری و یا تعارض در روابط شرکا می تواند به اندازه ی طلاق در ازدواج به تلخی و ناکامی کشیده شود. معمولا در آغاز هر رابطه ای دوره ای هست که سرشار از خوشبینی است. حتی تصور هر نوع تضاد و اختلاف عمیق در آغاز کار، غیر رمانتیک و غریب به نظر می رسد، و طرفین مایل نیستند به آن فکر کنند. آما وقتی بنیان گذاران شرکت درگیر اختلافات آشتی ناپذیر می شوند، این کل شرکت است که قربانی می شود.


حالا هر زمانی که امکان سرمایه گذاری در شرکت استارتاپی برای من پیش می آید، ترکیب تیم بنیان گذار را با دقت مطالعه و بررسی می کنم. البته توان فنی و مهارت های وابسته به آن دارای اهمیت هستند؛ اما اینکه موسسان شرکت چه شناختی از هم دارند و چقدر با اخلاق و روحیات شخصی و حرفه ای یکدیگر آشنا هستند، به همان اندازه مهم است. بنیانگذاران شرکت باید قبلا با هم کار کرده باشند؛ در غیر این صورت، با گذشت زمان باید منتظر این باشند که با مسائل مبهم و ناشناخته ای روبرو شوند.


#کتاب از صفر به یک